/*

آ ر ما ن

Wednesday, September 21, 2005

اولین خرابکاری


الان دیگه تقریبا یه هفته می شه که من کاملا چهار دست وپا می رم و هر جای خونه که دلم بخواد سرک می کشم! البته هرجا که مامان و بابام جلو راهم حصار نکشیده باشن! یکی از چیزایی که من خیلی دوست دارم باهاش وربرم، دستگاه ویدیومونه! البته تلویزیون هم چیز ِ جالبیه؛ مخصوصا وقتی که بابام داره اخبار تماشا می کنه، خیلی کیف داره با دکمه هاش بازی کنم و کانال ها رو عوض کنم! خُب وقتی دستگاه کنترل از راه ِ دور رو که من خیلی دوستش دارم بهم نمی دن، من هم مجبورم از دکمه های خود ِ تلویزیون استفاده کنم! خوشبختانه تلویزیون هم نه تو جیب جا می شه و نه می تونن رو هر بلندی دیگه ای بذارن! دستگاه ویدیو هم که خیلی باحاله، به اون وصله و کاریش نمی تونن بکنن! :) آ
همین چند روز پیش که مامانم پای تلفن بود، از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغ دستگاه ویدیو. مامان البته بالای سرم بود و می دید که من دارم با دکمه هاش بازی می کنم ولی اصلا فکرشم نمی کرد که من بتونم کاری بکنم که مامان و بابام باید کلی دفترچه راهنما رو زیر و رو کنن تا بتونن انجامش بدن!! بله؛ دو دقیقه نشده بود که مامان متوجه شد دستگاه داره ضبط می کنه!! حالا اگه توش خالی بود اشکالی نداشت، نوار ویدیوی خودم (از تولد تا دو ماهگیم) توی اون بود و من با این کار تونسته بودم دو سه دقیقه برفک خوشگل وسط فیلم ضبط کنم! :) این هم قیافه مامانم :( خلاصه اگه کار ِ ضبط و این حرفا داشتین، تا مهد کودک نرفتم و سرم شلوغ نشده، بگین حتما براتون انجامش می دم!! آ